خبری مرکب خونین ؛ زِ سفر آورده
خبر از داغ جگرسوز پدر آورده
با خود از ماتم گلدان اثر آورده
بر دل آینده ها خون جگر اورده
ذوالجناح آمده گریان ؛ به حرم گاه حسین
بی سوار آمده در ؛ خیمه و خرگاه حسین
میزند سر به زمین ؛ سوی حرم می آید
او که تا بودیه خون بوده ؛ به همراه حسین
Ni3music/نایس موزیک
ای سکینه بنگر ؛ این فرس تنهارا
از صدایش بشنو ؛ سوز غم فردا را
تیر ها بر تن اسب است ؛ خدا میداند
که چقدر تیر زده ؛ بوسه تن بابا را
خبر آورده حسین ؛ روی زمین افتاده
با تنی غرق به خون ؛ از سرِ زین افتاده
ذوالجناح داده اگر ؛ راکب خود را از دست
لرزه بر پیکر این ؛ اسب غمین افتاده