شروع خاطرات من ، خندیدنت شد

جهان من اندازه ی ، پیراهنت شد

شبی که دلتنگم تو بوی بارانی

تو را قسم دادم با من بمانی

تویی دلیل گریه های بی حسابم

که جای خالیه تو میدهد عذابم

برای دیدن تو این غریبه تنها

بگو کجا سفر کنم کجای دنیا

کسی نبوده بعد تو به فکر حالم

منی که فرصتی نمونده در جهانم

چگونه بی تو سَر کنم نمیتوانم

بیا ، غرور سرنگون من

ببین ، جه میکند جنون من

بگو ، چه میکنی بدون من

کجایی ....