من یاسرم اسممو گذاشتی بینام

اون که حرفش دو تا نشد گفت بسم الله وطنم ایران

میخوام تو یه جمله اعتراف کنم

هر چیز خوبی شنیدی تو دربارم

هه ی مشت دروغه منم قد عمل تو خیانت کارم

امروز میکوبمت مو به مو مثل آینه وایستادم رو به روت

خودم دفاعی ندارم امضاء میکنم

ولی هر جاش که خواستی تو بگو

بگو خیانت کردم

به هر کی هر جا که میومد دستم

به یه نور توی جنگل تاریک

هی رفتمو شستی ته قلب

بگو اگه میگی سنگ دماوند

اگه وضو میخوند به جنگ برا من

اگه پاشیدم رو خودم رنگ جماعت

به پاکی قلبم خیانت کردم

من مسیحو صلیب کشیدم

تا عشق ببینه جنون الکیه

من تاریخو با خون نوشتم

تا ثابت کنم خدا کدوم طرفیه

من با خونسردی کردم شرفمو با پول تعویض

بد نشستم جا .. با آبروی زهره خیانت کردم

مگه من کیم اصلا خود من چیم

چرا حق ندارم تو کوچه داد بزنم

ولی میشه سگمو تو خونه دار بزنم

من آرد و به تومن خریدم من نونو به دلار فروختم

من احتکار و تجارت کردم و به مردم گشته خیانت کردم

وقتی با پولی که از تو میکندم .. از تهران تا لندن

یه دلیل بگو باید برگردم

وقتی … خیانت کردم

اگه دیدی توئه مفت بره پولدار شدی به جا منه مخترع

خودت ساختی یه گشنه بی شرف

که گوشواره بکشه از گوش دخترت

مگه میشه خودم ابری نباشم چشماتو پر بارون بخوامش

از … من کبوتریست که از دهان تو آب میخورد

بگو قصمو تغییر میدم سفت وایستا پاش تا دنیا بپاشه

از … من کبوتریست که گلوی مرا تازه میکند

قول بده که خودت پیداش کنی