عزیزم دستات نلرزه تیغ اولُ بزن

واسه خیانت ها و کم محلی های

من تیغ دوم رو بزن بزار بریزه آبروم

من خیانت کردم اما تو نیاوردی به روم

3 و 4 و 5 و 6 تیغا رو پشت هم بزن

خوب اگه حرصت می‏گیره، هی نگاه نکن به من

تیغ هفتمُ بزن، من که هفت خط عالمم

بذا خونمم بریزه، تا بفهمم آدمم

تیغ هشتمُ بزن، آره بزن، بذار برو

بذار باورت بشه، خیلی دوست دارم

تو رو

خیلی حرفا توی قبلم مونده که، بذار نگم

معطلش نکن، بکش تیغتُ روی شاهرگم

تیغ بعدیُ نرن، دارم می‏میرم

حالا دوس دارم تورو، بغل بگیرم

آخرین تیغُ بزن، هرچی نداره پر، تویی

خوب بزن، آخه امید زنده موندم، تویی

تویی

حالا فهمیدم عزیزم، تو هم عاشق منی

مطمئن بودم که تو، تیغُ به من نمی‏زنی

تیغُ دستت دادم، اما عزیزم، یادت نره

دیگه هیچ چیزی تو رو، از خاطرم نمی‏یره

دیگه نه گلایه دارم، نه واست اشک می‏ریزم

من به امید تو زنده‏ام، خوبِ خوبم، عزیزم

داستان ده تیغُ شاهرگ، بسته شد، ختم کلام

همه چی ختمِ به خیر شد، اما، هیچی، وسلام