چهره واقعی شخصیت های «سریال یوسف پیامبر» به روایت هوش مصنوعی + تصاویر
هوش مصنوعی (AI) یا همان «Artificial Intelligence»، شبیهسازی هوش انسان در ماشینهایی است که برنامهریزی شدهاند تا مانند انسان فکر کنند و با اطلاعاتی که جمعآوری میکنند، مدام خود را بهبود ببخشند. این اصطلاح، درباره هر ماشینی که ویژگیهای انسانی مانند یادگیری و حل مسئله داشته باشد، به کار میرود. در یک کلام هوش مصنوعی به ماشینها قدرت فکر کردن و یادگیری میدهد؛ یک فناوری که با هوشمند کردن ماشینها، بر سرعت انجام کارها میافزاید و از خطاهای انسانی در صنایع میکاهد.
این فناوری کاربردهای جذاب بسیاری دارد که یکی از آنها در حوزه باستانشناسی است؛ حوزهای که از توانایی هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل مقادیر زیادی از دادهها در مدت زمان کوتاه و کشف الگوهای پنهان و رمزگشایی از تاریخ استفاده میکند.
از کمک به بازیابی متون باستانی تا ترجمه زبانهای منقرضشده، ترمیم آثار باستانی آسیبدیده یا کشف الگوهای پنهان؛ هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به یک ابزار مهم در میان باستانشناسان و تاریخشناسان است و به آنها کمک میکند تا تاریخ را زنده کنند.
طراحی چهره واقعی یوسف و زلیخا
در ادامه این مطلب از مجموعه فرهنگ و هنر مجله خبری چشمک تصاویری را ببینید از طراحی چهره واقعی یوسف و زلیخا توسط هوش مصنوعی و دیگر شخصیت های سریال یوسف. تا قبل از اختراع دوربین، تنها تندیسها و نقاشیها کمک میکرد تا چهره افراد برای همیشه ماندگار شود؛ تصاویری که تحت تاثیر ویژگیهای فرهنگی و آیینی اغلب با اغراق همراه بود. حالا، هوش مصنوعی موفق شده زمان را معکوس کند و خود را بهدوران فراعنه مصر برساند و به ما نشان دهد که چهره شخصیتهای تاریخی بزرگی که میشناسیم در واقعیت به چه شکل بوده است.
حضرت یوسف
به گفتهٔ سفر پیدایش، یوسف پسر راحیل و یعقوب (اسرائیل) بود. او در نوجوانی خواب دید که در آینده به بزرگی خواهد رسید. یوسف گزارش کارهای بد برادرانش را به پدرشان میرساند و به همین جهت رابطهٔ خوبی با آنها نداشت.
وقتی یعقوب او را نزد برادرانش فرستاد، آنان با دیدن او تصمیم به قتلش گرفتند اما در آخر به بردگیاش فروختند. سپس پیراهن خونین یوسف را نزد یعقوب بردند و یعقوب با تصور اینکه یوسف مرده، به عزای او نشست. خریداران یوسف او را به مصر بردند و به عنوان برده به پوتیفار، رئیس نگهبانان فرعون، فروختند. او آنجا توانست اعتماد اربابش را جلب کند، لیکن مدتی بعد همسر پوتیفار متهمش کرد که قصد تجاوز به وی را داشته و نتیجتاً، یوسف زندانی شد.
نفرتیتی
نِفِرتیتی و همسرش که تنها به یک خدا یعنی آتون احترام میگذاشتند بانی یک انقلاب مذهبی بودند و به خاطر یکتاپرستی و تغییر دین در تاریخ فراعنه پرآوازه هستند.
نفرتیتی که در طول دوره درگیری مذهبی مصر در کنار و همراه با همسرش آخناتون بر مصر در مقام شریک سلطنت یا در بعضی کتیبههای پیدا شده بعدها به عنوان فرعون حکومت میکرد؛ هر چند باستانشناسان اطمینان کامل در مورد این موضوع ندارند که وی با مقام فرعون حکومت کرده است و بیشتر معتقدند که در مقام همسر و مشاور اعظم و اصلی سلطنتی بر مصر حکومت میکرد. دوره حکومت نفرتیتی با آخناتون از ثروتمندترین دوران تاریخ مصر بوده است.
زلیخا
زُلِیخا شخصیتی در ادبیات دینی یهودیت و اسلام است. او همسر پوتیفار بود که طبق منابع اسلامی، پس از مرگ همسرش با یوسف ازدواج کرد. او نزد همسرش به یوسف تهمت زد و ارباب خانه یوسف را به زندان انداخت و یوسف با زندانیان پادشاه همبند شد. این شخصیت در سفر پیدایش نامی ندارد، اما در حدیثهای اسلامی و منابع یهودی سدههای میانه بهنام زُلِیخا مشهور است.
پوتیفار
پوتیفار یا فوطیفار یا فودیفار (عبری: פּוֹטִיפַר / פּוֹטִיפָר) از شخصیتهای عهد عتیق در انجیل و تنخ یهودی است که نامش در کتاب پیدایش در داستان یوسف ذکر شدهاست. هنگامی که برادران یوسف او را به کاروان اسماعیلیان فروختند، یوسف به مصر بُرده شد و در آنجا او رابه بردگی فروختند. پوتیفار او را در بازار دیده و برای همسرش زلیخا که فرزندی نداشت خریداری کرد و یوسف به عنوان غلام خانگی در خانه پوتیفار مشغول به کار شد، و بعد از نزدیکان پوتیفار و زلیخا گشت.
نام پوتیفار در قرآن (در قرآن با نام عزیز مصر یاد شده است) و روایات اسلامی معتبر نیامدهاست، و به همین دلیل او نزد مسلمانان بیشتر به عزیز مصر معروف است. این امر حاکی از مقام پوتیفار در مصر است؛ او وزیر اعظم و از نزدیکان فرعون بودهاست.
سریال یوسف پیامبر
یوسف پیامبر مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی بر پایهٔ داستان زندگی یوسف مطابق با روایت قرآن و منابع اسلامی، به نویسندگی و کارگردانی فرجالله سلحشور است که در ۴۵ قسمت از ۷ تیر ۱۳۸۷ تا ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ از شبکه یک سیما پخش شد. این سریال سالهای بعد نیز از شبکه آی فیلم بازپخش شده است.
داستان سریال یوسف پیامبر
داستان این سریال از این قرار است که زمانی که یعقوب، مردمان بنیاسرائیل را به یکتاپرستی خوانده و از پرستش خدایان مختلف انذار میدهد؛ خدا، پیامبر بعدی را در نسل او قرار داده و یوسف را به وی عطا میکند که چهره زیبایی دارد. یوسف در کودکی رؤیایی میبیند که در آن خورشید، ماه و ۱۱ ستاره برای او به سجده میافتند.
یعقوب که این رؤیا را میشنود به او توصیه میکند تا آن را از برادران خود پنهان کند. پس از چندی، برادران یوسف که به علاقهٔ پدرشان نسبت به یوسف حسودی میکردند، او را به چاه میاندازند و در حضور یعقوب مدعی میشوند که یوسف را گرگ خورده است و پیراهن خونی جعلی را به یعقوب نشان میدهند. پس از مدتی کاروانی او را از چاه درآورده و به عزیز مصر، پوتیفار، میفروشند و پوتیفار او را به عنوان غلام به همسرش زلیخا هدیه میدهد.
زلیخا شیفته یوسف میشود و زمانیکه زلیخا از او خواست با او وارد بستر شود یوسف فرار کرد. پوتیفار فرا میرسد و تمام تقصیرات گردن یوسف میافتد و یوسف به زندان میرود و هشت سال آنجا میماند؛ اما به واسطهٔ یکی از دوستان خود در زندان که مدتها پیش آزاد شده و به پادشاه مصر آمنهوتب خدمت میکند به کمک علم تعبیر خواب، خوابِ فرمانروا را تعبیر کرده و با خِرَد خود به یکی از نزدیکان به فرمانروا تبدیل شده و پس از مرگ پوتیفار عزیز مصر میشود.
سرانجام پس از سالها دوری، یوسف طی یک معجزه زلیخای پیر را به زلیخای جوان و زیبا تبدیل و با او ازدواج میکند؛ و بالاخره پس از سی و چند سال دوری، پدرش را پیدا کرده و او را با خود به مصر میبرد.
نوشتن فیلمنامهٔ یوسف پیامبر بر عهدهٔ سلحشور بود و آن را تا سال ۱۳۸۲ به پایان رساند. ساخت مجموعه در تیر ۱۳۸۲ برای ۴۰ قسمت آغاز شد اما به دلیل عدم تأمین بودجه توسط صدا و سیما، ساخت مجموعه به تعویق انداخته شد و پس از سه ماه، مراحل پیشتولید مجموعه در شهرک دفاع مقدس آغاز شد. فیلمبرداری مجموعه در اردیبهشت ۱۳۸۳ آغاز شد اما به دلیل مشکلات بودجه از ماه مهر چندین بار به تعویق انداخته شد. فیلمبرداری یوسف پیامبر در فروردین ۱۳۸۶ به پایان رسید.