نقد و بررسی سریال صد سال تنهایی
صد سال تنهایی یک مجموعه تلویزیونی کلمبیایی با سبک روایی رئالیسم جادویی است که در شانزده قسمت ساخته شده است. این سریال براساس رمانی نوشته گابریل گارسیا مارکز که در سال ۱۹۶۷ نوشته شده ساخته شده است. این سریال شانزده قسمتی قرار است در دو فصل هشت قسمتی پخش شود. فصل اول این سریال در قالب هشت قسمت در ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴ پخش شد. نتفلیکس توانست حقوق رمان صد سال تنهایی را در سال ۲۰۱۹ خریداری کند.
گابریل گارسیا مارکز پیش از مرگ از فروش رمان برای تبدیل شدن به فیلم خودداری کرده بود، زیرا اعتقاد داشت مدت زمان یک فیلم سینمایی برای انعکاس وقایع رمان کافی نیست. این سریال با حمایت خانواده گارسیا مارکز که درخواست کرده بودند سریال در کلمبیا، با بازیگران کلمبیایی و به زبان اسپانیولی ساخته شود تولید شد.
با توجه به درخواست خانواده مارکز تمام این سریال به طور کامل در کلمبیا و در مناطقی مانند لا گوآیخارا، ماگدالنا، سزار، کویندان آمریکا و تولیما فیلمبرداری شده است. روستای خیالی ماکوندو که وقایع داستان در آن اتفاق میاُفتد در نزدیکی آلوارادو و توسط ۱۱۰۰ کارگر ساخته شد. چهار نسخه از این روستا توسط تیم تولید ساخته شد تا گذر زمان در داستان را به خوبی نشان دهد. بازیگران این سریال از طریق یک فراخوان بازیگری انتخاب شدند. تیم انتخاب بازیگران سریال از میان ۱۰۰۰ متقاضی ۲۵ نفر را برای بازی در نقشهای اصلی انتخاب کردند. در این سریال بیش از ۲۰۰۰ نفر هم برای بازی در نقشهای فرعی یا به عنوان سیاهی لشگر حضور دارند.
داستان و نحوه روایت رمان صد سال تنهایی
صد سال تنهایی یکی از مشهورترین و بزرگترین رمانهای تاریخ ادبیات است. این رمان توسط نویسنده مشهور کلمبیایی یعنی گابریل گارسیا مارکز به زبان اسپانیایی نوشته شده است. این رمان نخستین بار در ۸۰۰۰ نسخه در آرژانتین چاپ شد که تمام ۸۰۰۰ نسخه در همان هفته اول فروش رفت. از زمان انتشار این رمان تا به امروز ۳۰ میلیون نسخه از صد سال تنهایی در سراسر جهان فروش رفته است. این رمان به قدری درخشان بود که مارکز برای نگارش آن توانست نوبل ادبیات را در سال ۱۹۸۲ کسب کند. مارکز در این رمان به شرح زندگی شش نسل از خانواده بوئندیا میپردازد که نسل اول آنها در دهکدهای بنام ماکوندو ساکن میشوند.
مارکز صد سال تنهایی را در قالب رئالیسم جادویی به نگارش درآورده است. رئالیسم جادویی در بین مکاتب ادبی به عنوان شاخهای از رئالیسم شناخته میشود. در این سبک یک جهان واقعی بر اساس روابط علت و معلولی خاص خود خلق میشود. به بیان سادهتر رئالیسم جادویی تلفیقی از واقعیت، افسانه و تاریخ است. رئالیسم جادویی را نباید با فانتزی یکی دانست. زیرا نویسنده در رئالیسم جادویی از مقدار زیادی عناصر واقع گرایانه استفاده میکند و از عناصر جادویی برای بسط و تشریح آن واقعیت داستانی استفاده میشود. صعود رمدیوس به سمت آسمان مقابل دیگان دیگران و خورده شدن آئورلیانو نوزاد تازه متولد شده آمارانتا اورسولا از جمله عناصر جادویی است که مارکز در صد سال تنهایی از آنها استفاده کرده است. برای درک بهتر تفاوت رئالیسم جادویی با فانتزی ذکر این نکته ضروری است که فانتزی و جهانی که در این ژانر ساخته میشود کاملاً خودشان را از جهان واقع جدا میکنند این در حالی است که در رئالیسم جادویی جهان داستان واقعی و رئال است و از عناصر جادویی صرفاً برای تشریح آن جهان واقعی استفاده میشود.
نظر منتقدان درباره سریال صد سال تنهایی
این سریال در وبسایت معتبر راتن تومیتوز از مجموع ۱۸ نقد نوشته شده توانسته امتیاز ۸۹ درصد را کسب کند که امتیاز بسیار بالایی به حساب میآید. در وبسایت متاکریک هم که از میانگین وزنی استفاده میکند صد سال تنهایی موفق شده امتیاز ۷۹ از صد را کسب کند که امتیاز بالایی به حساب میآید. تاکنون منتقدان مشهور زیادی بر روی این سریال نقد نوشتهاند به عنوان مثال کیت واتسون که نمره ۵ از ۵ را به سریال داده درباره آن نوشته است: «برداشتی وفادار، اما نه چندان محترمانه از رمان مارکز» این منتقد هم چنین بازی ماریانو سوتو را ستایش کرده است. هلن کافی در ایندیپندنت هم درباره سریال نوشته است: «یک اقتباس عالی، کم نقص و معجزه آسا از رمان مارکز.» خولیو ریکاردو وارلا درباره این سریال گفته است: «سریال پر از لحظات درخشانی است که ثابت میکند ساخت اثری هنرمندانه از یک اثر هنری دیگر هنوز امکان پذیر است.»