«مردم غزه و لبنان» مجبورند برای «حیات» و سرزمینشان مبارزه کنند/ هر هنرمند و اهل فکری، باید از خود بپرسد که عدالت در این عالم وانفساء کجا است؟ – اخبار سینمای ایران و جهان
سینماپرس: «بهروز فرنو» محقق فلسفه و کارشناس مسائل فرهنگ و هنر، با بیان اینکه هنر حقیقی هنری است دردمند، تصریح کرد: در شرایطی که فلسطینی ها و مردم غزه و لبنان دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و مجبورند برای حیات و سرزمین شان مبارزه کنند و جنایات اسرائیل در غزه کماکان ادامه دارد، هر هنرمند و اهل فکری، باید از خود بپرسد که عدالت در این عالم وانفساء کجا است؟ چه ادعای عدالت و حقوق بشر همه جا هست و حقیقت آن کم یاب و در بسیاری از نقاط عالم نایاب است! در این اوضاع و احوال هنر و تفکر حقیقی و دردمند، راهی جز انعکاس فریاد بیپناهی مظلومان، بخصوص در فلسطین، ندارد!
فرنو در گفتگو با خبرنگار سینماپرس اظهار داشت: تجدد، ترقی، تامین حقوق بشر و دمکراسی، آرزوی چند صد ساله بشر جدید ، در تاریخ معاصر عالم بوده است؛ آرزویی که حتی در جوامع توسعه یافته هم تحقق آن برای عموم، بخصوص، محرومان و مستضعفان، محال به نظر میرسد! لذا جای پرسش است که با این همه ادعای حقوق بشر و امکانات وسیع انتقال اخبار جنایات، چطور ممکن است، فجایع و جنایاتی چون آنچه در غزه در حال وقوع است، روی دهد و امکان توقف آن نباشد؟
وی در همین خصوص ادامه داد: پرسش اساسی که در این ایام صریحتر از هر وقت دیگر پیش آمده این است که اصولاً با مبانی بشرانگار و خودبنیاد، عالم جدید میتواند از بحرانهای آخرالزمانی پیش روی بگذرد؟ بیداد قدرت، خشونت،شهوت و تخریب محیط زیست، سالها است که رویای بهشت زمینی مدرن را به کابوس فجایع جهانی آخرالزمانی مبدل کرده است، اما اکنون پرسش راجع به امکان تداوم همین حیات دنیوی بحران زده است، که با این روند توسعه خشونت، تخریب محیط زیست و محدودیت هوا، خاک، آب، انرژی و غذا، بعید به نظر میرسد. با این اوصاف، پرسش اینجا است که چطور اخبار و اطلاعات این جنایات و مخاطرات، سبب بر آشفتن جهانیان نمیشود و نمیتواند ججب و شاکله های فکری حاکم بر مناسبات عالم را بشکند؛ یعنی اگر افکار عمومی عالم همه معترض می شدند، آیا امکان داشت که مقامات آمریکا به خودشان جرأت بدهند که قطعنامه شورای امنیت، در خصوص لزوم آتشبس فوری در غزه را به تنهایی وتو کنند؟
این محقق فرهنگ و هنر، تأکید کرد: این اقدام و جنایتهای استکباری که ادامه دارد، اثبات میکند که که گسترش و توسعه وسایل و وسایط ارتباط جمعی، نتنها نمی تواند که حجب و شاکلههای ذهن عموم را بشکند، بلکه با سیاست استکباری اداره بوقهای اطلاع رسانی، به سنگینی حجب و موانع خودآگاهی عمومی نیز میافزاید! فرنو در خاتمه با بیان اینکه هنرمند و متفکر حقیقی در این روزگار کسی است که بتواند، انگارهها و حجب آخرالزمانی افکار عمومی را مورد پرسش قرار دهد و مخاطرات جهانی پیش روی را افشاء کند؛ همچنین فریاد تظلم مستضعفان و بخصوص اهل غزه را به گوش جهانیان برساند!