مجله خبری و سرگرمی نایس موزیک‌

سلب مسئولیت: تریلر هوشمندانه ای که ذهنتان را دستکاری می‌ کندنقد سریال «سلب مسئولیت»: تریلر هوشمندانه اپل تی ‌وی که ذهن شما را دستکاری می‌ کند

مراقب روایت و فرم باشید. این دو می‌توانند ما را به حقیقت نزدیک‌تر کنند، اما می‌توانند به عنوان ابزاری قدرتمند برای فریبکاری هم استفاده شوند.

این جمله در ابتدای قسمت اول سریال سلب مسئولیت (Disclaimer) گفته می‌شود؛ جایی که کاترین ریونزکرافت (با بازی کیت بلانشت)، روزنامه‌نگار و مستندساز، به خاطر کاری که کرده و «روایت‌های منحرف‌کننده از حقیقت را کنار زده» جایزه می‌گیرد.

این جمله به ما هشدار می‌دهد که زندگی کاترین در آستانه تغییر است. نویسنده و کارگردان آلفونسو کوارون به ما می‌گوید که باید مراقب نحوه روایت این داستان باشیم.

پیشنهاد می‌کنیم که این هشدار را به عنوان یک توصیه جدی بگیرید. این سریال بیشتر مناسب افرادی است که با دقت و هوشیاری به آن نگاه می‌کنند. سلب مسئولیت یک سریال هفت قسمتی است که به قدرت روایت و تأثیر آن بر دستکاری ذهن ما می‌پردازد و این موضوع را با یک تریلر آرام به تصویر می‌کشد. همچنین سریال نقش ما در این فرآیند را بررسی می‌کند. می توان گفت که این جنبه نقطه قوت اصلی سلب مسئولیت است. اما به جز این، داستان سریال هم بسیار جذاب است و کوارون آن را با مهارت روایت می‌کند.

تجربه جدید داستان‌گویی چندلایه در سریال «سلب مسئولیت»

سلب مسئولیت ساختار خاصی دارد و کاترین در مرکز این ساختار به عنوان یک معما قرار گرفته است. در شب اهدای جوایز، او کتابی به نام «غریبه کامل» را دریافت می‌کند که به صورت ناشناس برایش ارسال شده است. این کتاب با یک هشدار عجیب همراه است: «هرگونه شباهتی به افراد زنده یا مرده تصادفی نیست». کاترین کتاب را می‌خواند و به شدت مضطرب می‌شود. او باور دارد که این کتاب درباره خودش است و آن را در سینک آشپزخانه‌اش آتش می‌زند.

اگرچه به نظر همه چیز به کاترین ارتباط دارد، اما داستان او تنها یکی از چندین خط داستانی است. داستان او با صدای یک راوی ناشناس همراه است که در قالب دوم شخص، گویی حقیقت خودِ کاترین را به او دیکته می‌کند.

ما همچنین زمانی را با رابرت (با بازی ساشا بارون کوهن)، همسر کاترین و نیکولاس (با بازی کودی اسمیت-مک‌فی)، پسرشان می‌گذرانیم که هر کدام در توطئه‌ای که کاترین را هدف قرار داده، نقش دارند. همان صدای راوی، داستان آن‌ها را هم از زاویه سوم شخص روایت می‌کند.

علاوه بر این، با استیون بریگ‌استوک (با بازی کوین کلاین) آشنا می‌شویم که در روز بازنشستگی از مدرسه‌ای خصوصی، غم از دست دادن پسرش را تجربه می‌کند. او سال‌ها پیش همسرش، نانسی (با بازی لسلی منویل) را از دست داده و مرگ پسرشان، جاناتان (با بازی لوئیس پارتریج) در سن ۱۹ سالگی، همچنان او را آزار می‌دهد.

درد و غمی که استیون سال‌ها پنهان کرده بود، حالا به خشم تبدیل شده است. ما متوجه می‌شویم که او کاترین را مقصر مرگ پسرش می‌داند و حالا که دیگر شغلی ندارد تا مشغولش کند، آماده است تا انتقامی بزرگ بگیرد. کلاین داستان استیون را از زبان خودش و به صورت اول شخص روایت می‌کند.

در نهایت، بخش‌هایی از سریال جاناتان را در سفری به ایتالیا نشان می‌دهد. این بخش‌ها از لحاظ بصری و لحن متفاوت هستند و هیچ روایتی در پس‌زمینه ندارند. اما حتی بدون صدای راوی هم این بخش‌ها داستان را روایت می‌کنند. در سینما، روایت همیشه یک مفهوم پیچیده است. حتی وقتی صدایی وجود ندارد، فیلم یا سریال همچنان از طریق تصاویر و تدوین خود، زاویه دید خاصی را به مخاطب منتقل می‌کند و احساسی را به وجود می‌آورد. در واقع، خود تصاویر و نحوه کنار هم قرار گرفتنشان به نوعی راوی هستند.

مطالب مشابه را ببینید!