مجله خبری و سرگرمی نایس موزیک‌

راز مگوی رابطه و عشق پایدار

بسیاری از مردم معتقدند بهترین روابط عاشقانه باید عاری از نقص، سوء تفاهم یا مشکلات باشد، اما عشق به معنای کمال نیست.

فیلم‌ها، کتاب‌ها و رسانه‌های اجتماعی لحظاتی غیرواقعی و از پیش تعیین شده را به مخاطب نشان می‌دهند و اغلب این توهم را ایجاد می‌کنند که عشق چگونه باید باشد. با این حال عشق واقعی در کمال رشد نمی‌کند. عشق در لحظاتی زیبا، اما آشفته، غیرقابل پیش بینی و عمیقاً احساسی که ما با یکدیگر به اشتراک می‌گذاریم، زندگی می‌کند و نفس می‌کشد. بر طبق روانشناسی چهار دلیل وجود دارد که چرا «عشق ناقص» نه تنها اجتناب ناپذیر است، بلکه تأثیرات مثبت بیشتری بر افراد دارد.

۱. نقص واقعی است

مفهوم «عشق کامل و بی‌نقص» یک اسطوره است که توسط افسانه‌ها و فیلم‌های کمدی عاشقانه شکل گرفته است و روابط بی‌عیب و نقص را به عنوان یک ایده آل ارائه می‌کنند می‌کند که در آن مشکلات با یک حرکت عاشقانه بزرگ ناگهانی از بین می‌روند. برخلاف این روایت‌ها، در واقعیت عشق واقعی ناقص، انسانی، جایز به خطا و بسیار رضایت‌بخش‌تر است. وقتی سعی می‌کنیم نسخه‌ای ایده آل از خود به دیگران ارائه دهیم، نمایی ایجاد می‌کنیم که مانع ارتباطات واقعی می‌شود. در مقابل، عشق واقعی این موانع را از بین می‌برد و روابطی ایجاد می‌کند که در آن زوجین واقعاً یکدیگر را می‌شناسند و می‌پذیرند. تحقیقات منتشر شده در مجله روانشناسی اجتماعی-تجربی از این موضوع حمایت می‌کنند و نشان می‌دهند درک شدن از طرف شریک زندگی به شدت با نتایج مثبت در رابطه، مانند اعتماد بین فردی بیشتر، رضایت و تعهد مرتبط است.

واقعی بودن مستلزم پذیرفتن ویژگی‌ها، آسیب‌پذیری‌ها و معایب خود بدون ترس از قضاوت است. از این طریق رابطه به فضایی امن تبدیل می‌شود که در آن هر دو فرد احساس می‌کنند به خاطر آنچه هستند دیده می‌شوند و ارزش دارند. به عنوان مثال، اعتراف به اینکه نمی‌دانید چگونه با یک موقعیت دشوار کنار بیایید یا خندیدن به یک شام سوخته به جای احساس خجالت می‌تواند اعتماد و صراحت ایجاد کند. چنین لحظاتی فرصتی است برای علامت دادن به شریک زندگی که «نیازی نیست در مقابل من تظاهر کنی. من تو را همانگونه که هستی می‌پذیرم.» این آسیب پذیری متقابل پایه‌ای برای صداقت ایجاد می‌کند و به زوجین اجازه می‌دهد تا خود واقعیشان را نشان دهند.

۲. نقص بزرگ‌ترین معلم عشق است

در حالی که جامعه اغلب عشق را بدون تلاش و هماهنگ به تصویر می‌کشد، واقعیت این است که لحظات ناقص بودن عشق چیزی است که روابط را تقویت می‌کند. این تجربیات درس‌های ارزشمندی درباره صبر، ارتباط و تفاهم ارائه می‌دهند و به زوج‌ها کمک می‌کنند تا به یکدیگر نزدیک‌تر شوند. هر چالشی که با شریک زندگی خود رو‌به‌رو می‌شوید فرصتی است برای عمیق‌تر کردن پیوندتان. اختلاف نظر‌ها می‌تواند نیاز‌های برآورده نشده، خواسته‌های ناگفته یا ترس‌های پنهان را آشکار کند. اشتباهات نیز ما را به یاد انسانیت مشترکمان می‌اندازد و فروتنی، مسئولیت پذیری و بخشش را می‌آموزد. یک عشق واقعی به همراه نقص‌هایش یاد می‌دهد که بجای ارزش گذاشتن بر کمال و سرزنش کردن یکدیگر باید به رشد و یادگیری اهمیت داد.

به عنوان مثال، یک بحث و سؤتفاهم را در نظر بگیرید. به‌جای واکنش تدافعی، لحظه‌ای وقت بگذارید و از خودتان بپرسید: «همسرم واقعاً در صدد انجام چه کاری یا بروز چه احساساتی است؟» این نگرش باعث می‌شود بجای تمرکز بر دیدگاه و تجربه شخصی به کنجکاوی فضایی برسید و در نتیجه گفتگویی معنادار ایجاد می‌کند و درگیری را به همکاری تبدیل می‌کند. به طور مشابه، هنگامی که اشتباهی رخ می‌دهد، یک عذرخواهی از صمیم قلب و گفت‌و‌گو در مورد چگونگی بهبود شرایط می‌تواند رابطه را تقویت کند. این لحظات زمان‌های هستند که عشق انعطاف پذیری خود را ثابت می‌کند و به چیزی عمیق‌تر و پایدارتر تبدیل می‌شود.

۳. نقص الهام بخش خلاقیت می‌شود

وقتی عشق با یک ایده آل از پیش تصور شده مطابقت ندارد، دری را به روی خلاقیت باز می‌کند. روابط یکسان نیستند و برنامه ریزی‌های سفت و سخت، ژست‌های عاشقانه بزرگ و ارتباطات بی‌عیب و نقص می‌تواند برعکس عمل کند و در زوجین احساس خفگی ایجاد کند. در آغوش گرفتن نقص به شما این امکان را می‌دهد که از این محدودیت‌ها رها شوید و یک داستان عاشقانه بسازید که شخصیت‌ها، ارزش‌ها و شرایط منحصر‌به‌فرد شما را منعکس کند. تحقیقات فراوانی نشان داده‌اند که خلاقیت می‌تواند روابط را تقویت کند، به طوری که افراد خلاق اغلب شریک زندگی خود را جذاب‌تر از آنچه در واقعیت هستند، می‌دانند.

داده‌های طولی، از یک مطالعه در سال ۲۰۱۹ منتشر شده در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی نشان می‌دهد که خلاقیت از کاهش اشتیاق جلوگیری می‌کند و به عنوان پادزهری برای یکنواختی و روتین در روابط عمل می‌کند. در آغوش گرفتن نقص‌ها به شما این آزادی را می‌دهد که آزمایش کنید، خود را تطبیق دهید و دوباره تعریف کنید که عشق چگونه باید باشد. به جای پایبندی به مفاهیم سنتی، می‌توانید رابطه‌ای طراحی کنید که برای هر دوی شما بهترین کارکرد را داشته باشد؛ بنابراین دفعه بعد، این ایده را در ذهن نگه دارید که نشان دادن عشق و محبت نیازی به کار‌های بزرگ و سخت ندارد و برخی اوقات در امور روزانه کوچک نشان داده می‌شود. با کنار گذاشتن ایده‌آل‌های سفت و سخت، به عشق اجازه می‌دهید شکلی منحصر‌به‌فرد به خود بگیرد که مملو از خودانگیختگی، نوآوری و اصالت است.

۴. نقص، پذیرش را پرورش می‌دهد

عشق ناقص فضایی را ایجاد می‌کند که در آن می‌توانید به‌عنوان خود واقعی‌تان زندگی کنید و در حالیکه نقص‌ها و آسیب‌پذیری‌هایتان را به نمایش گذاشته‌اید، درک شوید. این پذیرش فراتر از محبت سطحی است و به هسته اصلی شخصیت شما مربوط می‌شود. پنهان کردن نقص‌های خود در یک رابطه مانعی برای صمیمیت ایجاد می‌کند. حفظ نمای کمال نیز خسته کننده است و از شناخت واقعی شریک زندگی جلوگیری می‌کند. با این حال، وقتی ترس از قضاوت را کنار می‌گذارید و اجازه می‌دهید عیب‌هایتان دیده شود، ارتباطی مبتنی بر اعتماد و اصالت ایجاد خواهید کرد. در عشق ناقص، تمرکز بر «تعیین» یکدیگر نیست، بلکه بر پذیرش انسانیت یکدیگر است.

یک مطالعه در سال ۲۰۲۳ که در مجله روانشناسی خانواده منتشر شد نشان داد که هم پذیرش شریک زندگی و هم احساس پذیرش از سوی او برای رضایت از رابطه بسیار مهم است. پذیرش شریک با افزایش احساس پذیرفته شدن از سوی او همراه است و رضایت را افزایش می‌دهد. شاید بهتر باشد دفعه بعدی که پس از یک روز طولانی بدخلق شدید، به جای عقب نشینی یا نشان دادن چهره شاد، احساس خود را با شریک زندگی خود در میان بگذارید. وقتی آنها عشق خود را در این روز‌های سخت نشان می‌دهند، در سختی‌ها از شما حمایت می‌کنند و زمانی که در بهترین حالت خود نیستید نیز در کنار شما هستند، یک یادآوری عالی از آن خواهد بود که عشق ربطی به کمال ندارد. همچنین به یاد داشته باشید که عشق ناقص، عیب‌های انسان را تحسین می‌کند، نه رفتار مضر یا توهین آمیز. عشق سالم همیشه ایمنی، احترام، مسئولیت پذیری و مراقبت را در اولویت قرار می‌دهد.

مطالب مشابه را ببینید!