مجله خبری و سرگرمی نایس موزیک‌

ابوالفضل اقبالی کیست؟ نویسنده ای که به چهره اصلی لایحه حجاب و عفاف تبدیل شد

لایحه حجاب و عفاف از همان سال ۱۴۰۱ که برای اولین بار مطرح شد تا امروز که جزئیات آن نهایی شده است، مورد بحث و انتقاد بسیاری از کارشناسان و حتی متخصصاق حقوقی قرار گرفته است و اینکه اساسا چه کسی پشت ایده‌ی این لایحه و تدوین آن است، یکی از سوال های اصلی بود. این روزها نام ابوالفضل اقبالی و ارتباط مستقیمش با لایحه حجاب به عنوان یکی از طراحان اصلی شنیده می شود.

عصر ایران: خیلی‌ها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر بندهای عجیب و غریب دارد. یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال ۸۸ و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و ۸ سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.

او وقت و همت خود را صرف مطالعات زنان کرده و حاصل آن چند مقاله و کتاب است که در نگاه اول این تصور را ایجاد می کند که نوشتۀ یک خانم باشد اما به قلم اوست که امسال ۴۰ ساله شد:

از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی…

نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان می‌دهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهادهای مختلف حکومتی و نه حتی دستگاه های اجرایی دولتی (دست‌کم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است: معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانه ای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتم‌الاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت می‌شود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).

چون در برخی گفت‌و‌گوها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد می‌شود بررسی‌ها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.

روزنامه اعتماد در گزارشی درباره ابوالفضل اقبالی، از طراحان اصلی «لایحه حجاب» که تا سال‌های اخیر درحوزه پژوهش اجتماعی و نگارش رمان داستانی در حوزه حجاب فعال بود و حالا نامش با لایحه حجاب گره عمیقی خورده است، نوشته است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در گرماگرم انتخابات پر قصه و غصه انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ یک دانشجوی ۲۶‌ساله دانشگاه علامه طباطبایی تحصیلات مقطع کارشناسی خود را در رشته علوم اجتماعی به پایان رساند. جوان مورد نظر اما به دنبال موضوع و حوزه‌ای تخصصی‌تر در زمینه علوم اجتماعی بود. برای او «کارگردانی» در حوزه اجتماعی در جایگاهی فراتر از «نقش آفرینی» سیاسی در حوزه اظهارنظرهای تند سیاسی داشت. شاید به همین دلیل در آن سال‌ها برخلاف بسیاری از هم‌دوره‌ای‌های حزب‌اللهی خود به جای صحبت درباره رخدادهای سیاسی سال‌های پایانی دهه ۸۰ به سراغ تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد مطالعات زنان در دانشگاه غیردولتی خوارزمی رفت و صبر کرد تا از کانالی دیگر وارد حوزه تاثیرگذاری اجتماعی شود: «کارگردانی» مهم‌ترین قانون در حوزه حجاب که نه‌تنها زنان بلکه دایره شمولی درباره زندگی ۸۵ میلیون ایرانی دارد.

بنابرآنچه روزنامه اعتماد روایت می‌کند، از سال ۱۴۰۱ که زمزمه تدوین لایحه حجاب بر سر زبان‌ها افتاد نام ابوالفضل اقبالی هم پررنگ شد. تا همین روزهای اخیر که خبر عضویت در هیات علمی دانشگاه الزهرا بار دیگر نام او را مورد توجه قرار داد. وی با انتشار تایید درخواست هیات علمی خود در کانال تلگرامی‌اش نوشت: فعالیت علمی- تربیتی من از ابتدای سال تحصیلی جدید در دانشگاه الزهرا متمرکز خواهد شد. امیدوارم برای نسل‌های بعدی عرصه مطالعات جنسیت و خانواده مفید و موثر باشم.

انتشار این خبر یکی از اظهارات اخیر او را دوباره مورد توجه رسانه‌ها قرار داد: «بی‌حجاب مزاحم ماست، نباید تحمل شود.» ویژگی مهم اقبالی برخلاف بسیاری از مدافعان لایحه و مصوبه حجاب این است که او از منظر اجتماعی و نه فقهی از موضوع حجاب دفاع می‌کند. جمله معروف او مبنی بر عدم لزوم و ضرورت تحمل بی‌حجاب برگرفته از توضیحی است که او در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفته است: «تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است اما بی‌حجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است.»

البته اگرچه اقبالی در دفاع از لایحه حجاب و مبارزه با آنچه بی‌حجابی می‌خواند به احادیث و روایات و مبانی فقهی استنادی نمی‌کند اما همچون برخی از روحانیون که نام‌شان در موضوع لایحه حجاب در میان است ابایی از دفاع از تبعات اجتماعی ناشی از اجرای این قانون ندارد و درست همانند برخی از این چهره‌ها تبعات اجتماعی ناشی از اجرای لایحه حجاب بعد از تبدیل شدن به قانون را عادی انگاری می‌کند. کما اینکه پیش‌تر در مناظره با دکتر احمد بخارایی – جامعه شناس- هم وقتی مجری می‌پرسد که «با توجه به اینکه برای سلبریتی‌ها جریمه‌های بیشتر تعیین کرده‌اید آیا نباید نگران بود این رفتارها به مهاجرت بینجامد؟» او با خونسردی جواب داد که «جریمه‌های آنان را بیشتر تعیین کردیم چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!» او اگرچه بلافاصله بعد از گفتن این عبارت تاکید می‌کند که «البته قدم هنرمندان روی چشم ما!» اما مشخص است که برای اقبالی جامعه در یک محدوده تعریف شده انسانی از نظر اوست و مطابق سخن یکی از مجریان خانم که قرابت سیاسی و فرهنگی زیادی با ابوالفضل اقبالی دارد، فحوای صحبت همان است که مجری معروف صداوسیما گفت: «هر کی ناراحته جمع کنه بره!»

اظهارات اقبالی در همان زمان البته با واکنش تند کاربران فضای مجازی مواجه شد. بسیاری مطالبی با این محتوا منتشر کردند که « قدم‌تان روی چشم برای فردی بیرونی به کار می‌رود. یک ایرانی متولد ۱۳۶۲ که نماینده اقلیت جامعه است (به گواه انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) نمی‌تواند به ایرانیان دیگر بگوید قدم‌تان روی چشم! چون این خاک که متعلق به اوی تنها نیست!» به‌رغم همه این نقدها و موضع‌گیری‌ها در برابر لایحه حجاب و اظهارات اقبالی، او در یک سال و اندی گذشته تئوری‌های اجتماعی عجیبی درباره موضوع حجاب نیز ارائه داده که به واقع برای نخستین‌بار بود که طرح می‌شد. نمونه روشن آن اظهاراتش درباره موضوع اثرات بی‌حجابی در مناظره با احمد بخارایی بود که گفت: «بی‌حجابی جلوی حرص و ولع را می‌گیرد در حالی که هر چه افراد حریص‌تر و گرم‌تر و پرقدرت‌تر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصمم‌تر می‌شوند و اگر در غرب خانواده‌ها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارائه داد!»

او همچنین در تفسیری اجتماعی از مقوله حجاب تاکید کرده است: «حجاب یک ساحت سیاسی و یک ساحت فردی دارد. ما در جامعه این دو قطبی را میان کسانی که حجاب مساله ایدئولوژیک‌شان هست، بارها دیده‌ایم. یعنی در یک سر طیف، برخی حاضرند که مساله حجاب را تا کفن‌فروشی هم پیش ‌ببرند و طیف دیگری هم هست که حاضر است در راه مقابل با حجاب پرونده قانونی داشته باشد و برای یک کمپینی هم فیلم بفرستد؛ در واقع اینها یک‌جورهایی فعالان کمپینی محسوب می‌شوند. بله؛ چنین دوقطبی‌ای وجود دارد اما حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد از مردم هم میان این دو طیف وجود دارند که حجاب برای آنها اصلا ابزار سیاسی و رفتار ایدئولوژیک محسوب نمی‌شود.»

طلوع ستاره بخت اقبال

اقبالی در دولت رییسی

در وب‌سایت مدرسه علوم انسانی آیه، از اقبالی با عنوان «دکتر ابوالفضل اقبالی» یاد شده که مدرس این مدرسه است و «ستاد عفاف و حجاب وزارت کشور»، «صدا و سیمای جمهوری اسلامی»، «مرکز تحقیقات زن و خانواده حوزه علمیه خواهران»، «موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی»، «ستاد امر به معروف و نهی از منکر»، «مرکز کودک و نوجوان سازمان رسانه‌ای اوج»، «موسسه فرهنگی و هنری بصیرت» و «شورای عالی خانواده» به عنوان محل‌های خدمت او ذکر شده است. با این حال به نظر می‌رسد اقبالی تا پیش از دولت رییسی نام کمتر شناخته شده‌ای بود و با روی کارآمدن دولت سیزدهم ستاره اقبالش طلوع کرد. علاوه بر این اقبالی در پیام‌رسان بله نیز کانالی با عنوان جنسیت و عدالت دارد که به بیان دیدگاه‌های خود در آن پرداخته است. به‌طور مثال در یکی از مطالب این کانال قید شده که « درباره اهمیت و محوریت نقش بانوان در خانواده نیز که بحثی وجود ندارد و تاکیدات فراوانی در ادبیات دینی و طرح انقلاب اسلامی برای زن در این زمینه به چشم می‌خورد. حال باید پرسید مشارکت فعال در عرصه‌های مختلف جامعه در کنار نقش‌های محوری بانوان در خانواده چگونه امکان‌پذیر است؟ تجربه تاریخی ما الگوی «ابرزن» را برای پاسخ به این مساله معرفی می‌کند. یعنی اگر قرار به حذف یکی به نفع دیگری نباشد، تنها گزینه جمعِ جبری خانه و جامعه با پذیرش فشارها، نقشی مضاعف برای زن است.»

داستان‌نویسی که تئوریسین لایحه حجاب شد

ابوالفضل اقبالی چند کتاب داستانی با موضوع حجاب را به رشته تحریر در آورده است. یکی از کتب مجموعه‌ای به نام «به دخترم» چاپ انتشارات تلاوت آرامش سال ۱۳۹۸ است که این کتاب شامل نامه‌هایی است که در داستان میان یک دختر دانشجو و مادرش رد و بدل می‌شود و گفته می‌شود که «متناسب با ذهنیت‌ها و دغدغه‌های سطح عمومی جامعه پیرامون موضوع حجاب، به بررسی ابعاد این مقوله می‌پردازد.»

در معرفی کتاب در سایت‌های فروش آنلاین درباره محتوای این داستان قید شده است که «نگارنده تلاش کرده تا با استفاده از روش‌های مختلف، پرسش‌ها و شبهات موجود در جامعه حول محور حجاب را جمع‌آوری کرده و در یک قالب ساده و روان به ارزیابی سوالات و مباحث حجاب بپردازد.»

کتاب دیگر نگارش شده توسط اقبالی با عنوان «از گشت ارشاد تا چادر المیرا» نیز در همین حوزه نگارش و توسط انتشارات نشر معارف منتشر شده است. در معرفی این کتاب نیز در سایت‌های فروش آنلاین آن قید شده است که «کتاب حاضر، بیان بایسته‌های حجاب و عفاف بانوان در قالب داستان‌هایی کوتاه است. در این نوشتار سعی شده است ضرورت حفظ حجاب و احکام شرعی آن و نیز آثار و برکات فردی و اجتماعی آن در قالب داستان بیان شده و وضعیت حجاب و عفاف بانوان ایرانی در عصر کنونی به تصویر کشیده شده و مشکلات زنان عفیف در این زمینه منعکس گردد. نویسنده در همین زمینه به بیان دیدگاه دانشجویان در مورد حجاب پرداخته و استدلال‌های آنان در این زمینه را اعم از مثبت و منفی منعکس نموده است. وی از زبان اساتید دانشگاه، دانشجویان دختر و پسر و نیز برخی از افراد معمولی جامعه به تبیین ارزش‌های اسلامی مربوط به حجاب و عفاف پرداخته و آفات بدحجابی و بی‌حجابی و نیز آثار مثبت حجاب را به صورت عملی و ملموس، بیان کرده است»

او اخیرا در گفت‌وگویی نیز در پاسخ به سوالی درباره تاثیرات گشت ارشاد در ایجاد تنش و دوقطبی این احتمال را تایید و تاکید کرده که «در مساله حجاب و به ویژه ماجرای گشت ارشاد خیلی از نخبگان تذکر دادند و بارها گفتند که باید اصلاحاتی در این باره وجود داشته باشد اما تغییری اتفاق نیفتاد و این خودش یک بی‌اعتنایی به بازخورهای جامعه است که آسیب‌زننده هم است. همین الان هم مطالباتی درباره حجاب وجود دارد و اگر تصمیم جدید حاکمیت همراه با گفت‌وگو، اقناع و تفاهم با مردم نباشد، بار دیگر شکاف ایجاد می‌کند، حتی ممکن است این شکاف در بدنه مذهبی جامعه هم اتفاق بیفتد.»

داستان از گشت ارشاد تا چادر المیرا البته روایتی بسیار کلیشه‌ای دارد؛ داستان دختری به نام المیرا که بعد از شنیدن نظرات مختلف چادری می‌شود.

عجیب‌تر از همه جمع‌بندی کتاب در انتهای آن است. وقتی در انتهای کتاب به نظر نویسنده «شبهات مطرح شده در تریبون آزاد دانشجویی» پاسخ داده می‌شود، نویسنده سوالی را از زبان یکی از دانشجویان مطرح می‌کند که در پاسخ دهی به آن، تقریبا ارزش تمام اثر را زیرسوال می‌برد. سوال این است که «چرا در جامعه ما، بی‌حجابی اینقدر شیوع پیدا کرده است؟» تعجب برانگیز است که نویسنده از زبان کارشناس حاضر در جمع دانشجویان این جملات را به عنوان پایان‌بندی استفاده کرده است: «با این اوضاع وخیم فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جامعه، جوان ۲۶‌ساله یا باید علیه‌السلام باشد تا آلوده نشود یا باید به آن تن بدهد که این مساله طبیعی و عادی است.»

واقعیت امر این است که دیدگاه‌های اقبالی که حالا از داستان‌نویسی به قانون‌نویسی رسیده، درست مثل پایان‌بندی همین رمان است. در میان تمامی اظهارات او در گفت‌وگوهای مختلف دو موضوع کلیدی طرح شده است: نخست اینکه «حجاب کم یا بی‌حجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین می‌برد» و دوم اینکه «بی‌حجاب مزاحم ما است».

با بررسی دقیق‌تر به خوبی روشن است که دیدگاه‌های ابوالفضل اقبالی در نگارش رمان همان دیدگاه‌ها و بنیادهای فکری است که در زمان تدوین لایحه حجاب داشته و به‌رغم نقدهایی که به حضور گشت ارشاد و ایجاد دوقطبی در جامعه دارد اساس نگارش لایحه‌ای در آستانه قانون شدن است را نیز بر ایجاد یک شکاف در تقسیم‌بندی زنان و شهروندان قرار داده؛ آنها که مزاحم هستند و آنها که مزاحم نیستند.

مساله مهم اما غفلت اقبالی و رویکردهای فکری نزدیکان او از یک مساله است. در واقعیت جامعه مسائل دیگری در جریان است که حتی به اذعان آنها برای مبارزه با آنچه «بدحجابی» خوانده می‌شود باید طرحی دیگر در انداخت. برای مواجهه با جامعه باید از جامعه شناسانی که در برخورد مستقیم با طبقات مختلف زنان در گروه‌های فرهنگی و مذهبی مختلف هستند، یاری جست. اینکه المیرای داستان اقبالی در انتهای رمان چادری شده سرنوشتی محدود به همان رمان و داستان است.

مطالب مشابه را ببینید!