مجله خبری و سرگرمی نایس موزیک‌

بیوگرافی احسان علیخانی؛ از ممنوع‌التصویر شدن تا دستمزد میلیاردی (تصاویر)

 

 

تحصیلات احسان علیخانی

احسان علیخانی تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه تهران گذراند. او با رتبه سه رقمی وارد دانشگاه شد و اکنون مجری، دستیار کارگردان و کارگردان برنامه‌های زنده تلویزیونی پر بیننده‌ای چون ماه عسل در سال‌های اخیر بوده است.

ورود به دنیای هنر و رسانه

علیخانی در دفتر یکی از فیلمسازان به عنوان یکی از اعضای گروه صحنه و دستیار کارگردان فعالیتش را آغاز کرد، سپس به تلویزیون وارد و به ساخت کارهای تبلیغاتی، تیزر سازی و مستندهای کوتاه مشغول شد. اولین بار در برنامه تلویزیونی «پسرهای ایرونی» به عنوان مجری، جلوی دوربین رفت و بعد از اجرای برنامه «جزر و مد» با «ماه عسل» یک چهره شد.

فعالیت‌های هنری احسان علیخانی

حواشی زندگی احسان علیخانی

شایعه‌ ممنوع‌التصویر شدن

در حین اجرای ویژه برنامه سال تحویل سال ۱۳۹۱ در واکنش به سخنان محمود احمدی نژاد که گفته بود وسایل ضروری عید در سر کوچه‌ ما گران نیست، مردم تهران می‌توانند بیایند و از محله‌ ما خرید عید را انجام دهند، به شایعه توبیخ و ممنوع‌الفعالیت شدن وی از تلویزیون انجامید. ولی پس از یک روز شایعه‌ ممنوع‌التصویر شدن علیخانی تکذیب شد.

 

دستمزدهای میلیاردی

در سال ۹۴ خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه احسان علیخانی برای اجرای یک ماهه در ماه عسل مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان و بالغ بر دویست میلیون تومان نیز به عنوان حق تهیه کنندگی دریافت کرده است. این مسئله باعث ایجاد حواشی و انتقادات فراوانی شد که چطور در حالی که اکثر مردم در شرایط بد اقتصادی قرار دارند برخی از افراد باید چنین درآمدهای زیادی داشته باشند؛ آن هم افرادی که در برنامه‌هایی چون ماه عسل احساسات دینی و خیرخواهانه مردم را هدف قرار می‌دهند.

احسان علیخانی در نهایت در یکی از قسمت‌های برنامه‌ی ماه عسل در تاریخ ۱۲ تیرماه سال ۹۴ دریافت رقم مذکور را تکذیب کرد و مدعی شد که دستمزد وی مبلغ ۴۵ میلیون تومان است که آن هم برای یک سال تلاشش به منظور آماده‌سازی و تهیه سوژه و بررسی و فیلمبرداری این برنامه پرداخت می‌شود. 

ماه عسل الهام عرب و احسان علیخانی!

یکی از مهمانان پرحاشیه برنامه ماه عسل، الهام عرب بود. حضور الهام عرب که مدل لباس عروس است در این برنامه، سرو صدای زیادی به پا کرد. در زمان پخش زنده برنامه اینستاگرام الهام عرب پر بود از عکس‌های باز و بی حجاب بود که سریعا بعد از برنامه بسته شد.

احسان علیخانی و ماه عسل برای دعوت از این مهمان اخطار کتبی گرفتند، الهام عرب که حالا به شهرت فراوانی رسیده بود مدتی بعد دستگیر و حتی ممنوع الکار شد ولی بعد از رفع مشکلات در سال ۹۶ برای ادامه کار به دبی مهاجرت کرد.

مدیر عامل استقلال برادر احسان علیخانی

خبری منتشر شد مبنی بر اینکه احسان علیخانی با رضا حسنی خو (مدیر عامل وقت استقلال)، برادر است. با اینکه این دو فامیلی متفاوتی دارند اما این نسبت فامیلی تکذیب نشد و با ایجاد حاشیه‌های فراوان موجب شد حسنی خو از مدیر عاملی استقلال استعفا دهد.

گفتگوی ویژه با احسان علیخانی

در ادامه می‌توانید مصاحبه با احسان علیخانی را خوانده و با زندگی او را از زبان خودش آشنا شوید.

– برای خوانندگان ما بفرمایید که چند سال دارید و کجا متولد شده اید؟

در ماه آبان و در آلوده‌ترین شهر دنیا یعنی تهران متولد شده‌ام و سی و اندی سن دارم.

– در چه زمینه ای تحصیل کرده‌اید؟

مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران.

– چند خواهر و چند برادر هستید؟

دو خواهر و یک برادر دارم که همگی ازدواج کردند و من که از همه کوچکتر هستم با خانواده زندگی می‌کنم و طبیعتاً مجرد هستم.

– مدیریت بازرگانی کجا و اجرا کجا؟!

من خیلی به کارگردانی و بازیگری علاقه داشتم اما در مقطع پیش‌دانشگاهی که بودم خیلی مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که به مقوله‌ هنر به عنوان شغل دوم نگاه کنم. بنابراین خوب درس خواندم و مدیریت بازرگانی قبول شدم. اما در کنار آن در این زمینه هم فعالیت می‌کردم. با این وجود در حال حاضر این کار در اولویت اول من قرار گرفته و درس و دانشگاه در اولویت نوزدهم.

– شروع فعالیت‌هایتان به چه صورت بود؟

با باشگاه مهرورزان جوان همکاری کردم و در برنامه پسرای ایرونی که تابستان ۸۳ پخش شد معرفی شدم. برنامه‌ بسیار خوب و محبوبی بود. خیلی دوست دارم دوباره این کار را تجربه کنم. بعد هم وارد شبکه‌ ۳ شبکه‌ جوان و محبوب خودم شدم. همینجا باید از نادر کاشانی بسیار تشکر کنم که حکم یک پدر دلسوز را برای من داشته و دارد.

– گفتید که سریال هم کار کردید در مورد آن توضیح می‌دهید؟

بله، سریال پرونده‌های مجهول به کارگردانی جمال شورجه بود که هم کار بازی را بر عهده داشتم و هم دستیار کارگردان بودم.

– چه نقشی داشتید؟

نقش خیلی بدی بود! من یعنی آن بازیگر در پارک نقش اول‌های سریال را معتاد می‌کردم!

– در اجرا به چه چیزی بیشتر توجه می‌کنید؟

من چون خودم منتقد بسیار جدی‌ای بودم و در تلویزیون از هر اجرایی خوشم نمی‌آمد، سعی کردم همیشه حضور بیننده را کنار خودم احساس کنم.

– خودتان رادیو را بیشتر دوست دارید یا تلویزیون را؟

صددرصد تلویزیون هم برای مخاطب جذاب‌تر است و هم برای من. اما کار در رادیو مشکل‌تر و حرفه‌ای‌تر است. چون فقط کلام است. اما در کل خیلی دوست داشتم رادیو را هم تجربه کنم.

– تا به حال سعی کرده‌اید از کسی در این راه تقلید کنید؟

اصلاً و به هیچ وجه.

– سعی نکردید از کسی الهام بگیرید؟

نمی‌توانم بگویم نه، ولی دوست داشتم یک سبک برای خودم ابداع کنم. فکر می‌کنم موفق هم بودم و متفاوت کار کردم. البته این که کارم خوب بوده یا نه را مردم باید بگویند.

 فکر می‌کنید شماره‌ی شما را از کجا پیدا می‌کنند؟

این بزرگترین سوال زندگی من است!

– تا به حال پیش آمده شما را با کسی اشتباه بگیرند؟

بله چند سال پیش بعد از پخش سریال خط قرمز مرا با ایمان اشراقی اشتباه می‌گرفتند!

– بهترین و بدترین خاطره‌تان کدام است؟

از طرف سازمان به مکه رفتم جز بهترین خاطرات من بوده. بدترین خاطره‌ام هم این است که در یکی از سفرهای برنامه‌ پسرای ایرونی به شدت بیمار شدم.

– بزرگترین عیب شما چیست؟

کمی شلخته هستم.

– بزرگترین حسن شما چیست؟

بسیار پرانرژی هستم.

– به مادرتان در کارهای خانه کمک نمی‌کنید؟

 

به خدا فرصت نمی‌کنم. البته مادرم خیلی هوای بچه‌هایش را دارد!

– زیباترین مکان در دنیا به نظر شما کجاست؟

شک ندارم مسجدالحرام است.

– بهترین شاعر از نگاه شما؟

سهراب سپهری را خیلی دوست دارم.

– یک بیت شعر از شاعر مورد علاقه تان برایمان می‌خوانید؟

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ… کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم.

– در رانندگی محتاط عمل می‌کنید یا خیر؟

کمی بد رانندگی می‌کنم و خب رالی را هم خیلی دوست دارم.

– چقدر قوانین راهنمایی را رعایت می‌کنید؟

من نزدیک به ۱۰۰ هزار تومان جریمه شدم تا یاد بگیرم کمربند ایمنی را ببندم.

– برای جوانانی که به حرفه‌ی شما علاقه دارند چه سخنی دارید؟

خیلی از هنرمندان می‌گویند که از طریق تحصیلات آکادمیک وارد این حرفه شوید. من این را قبول ندارم. باید استعداد در وجود جوان باشد تا بتواند موفق شود. من هم به نظر خودم استعداد داشتم، آمدم، تقویتش کردم و البته خیلی هم کار راحتی نبود. پس از جوان‌ها می‌خواهم که بگردند و استعداد خود را پیدا کنند، چون هر کسی در یک کاری استعداد دارد؛ آن را پیدا کنند و تلاش کنند. ناامیدی بدترین سرعت گیر در این راه است درست مثل سرعت گیرهای خیابان‌های تهران.

– و در پایان؟

مثل اخر برنامه‌هایم می‌گویم فردا دوباره صبح می‌آید از این مسیر. پس چشم انتظار لحظه‌ دیدار می‌شویم.

منبع: ستاره

مطالب مشابه را ببینید!