از حضور «وزیر ارشاد» و ترسیم اهمیت عرصه «فیلم کوتاه» تا پیشنمایش مسیرکج «ژانرگرایی»! – اخبار سینمای ایران و جهان
سینماپرس: صرف تمرکز بر تولید آثار در گونههای مختلف و دستاوردپنداری اصل «تنوع ژانر در فیلم کوتاه» قطعا یک «خطای راهبردی» و «اشتباه استراتژیک» است. خطایی که حالا با مرور تولیدات عرضه شده در «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» بخشی از ابعاد مخرب خود را ظاهر ساخته است.
محمدرضا مهدویپور/ «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» در حالی فعالیت نمایش و اکران آثار خود را در روز سهشنبه اول آبان ماه به پایان رساند که محل برگزاری این جشنواره در «پردیس سینمایی ملت» شاهد حضور «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» بود. حضوری که با همراهی «رائد فریدزاده» ریاست جدید «سازمان سینمایی» صورت پذیرفت. حضوری که اگر چه بیش از هرچیز با بیلاندهی توسط مدیران برگزاری این جشنواره همراه گردید؛ اما در مجموع اصل این حضور، اهمیت حوزه «فیلم کوتاه» و جایگاه استراتژیک «جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» را در منظر تمامی مدیران فرهنگی و با سلایق گوناگون و برآمده از هر نگرش فکری متفاوت، بار دیگر یادآور شد.
البته حضور «سید عباس صالحی» با حاشیههای ویژهای نیز همراه بود که از مهمترین آنها نخستین مواجهه رسانهای و پاسخگویی عمومی ایشان با خبرنگاران حوزه فرهنگ و هنر بود. مواجههای که موجب شد تا «وزیر ارشاد» موضع ونگاه کلان این وزارتخانه را به کلیت «سینمای ایران» و حضور آن در عرصه بینالملل را به صورت موجز بیان داشته و تصریح کند: «ما نباید با پرچمهای مختلف در حوزه بینالملل عرضه شویم تا مخاطبانمان ما را گم کنند. سینمای ایران باید شناسنامه داشته باشد همانگونه که در این چهل سال و پیش از آن شناسنامه داشته است. وقتی ما سینمای ایران را به بخشهای مختلف تجزیه میکنیم درواقع چاقویی به کل این هویت زده ایم. باید تلاش کنیم آنچه از سینمای ایران در فضای بینالملل ارائه میشود زیر یک پرچم و هویت باشد.»
با این همه سکوت ویژه «رائد فریدزاده» و عدم پاسخگویی ریاست جدید «سازمان سینمایی» به هرگونه پرسشی در حوزه مدیریت خرد و کلان سینمای کشور نیز از دیگر حاشیههای بازید روز گذشته «سید عباس صالحی» از محل برگزرای «جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» بود؛ پرسشهایی همچون «ماجرایی تعیین تکلیف وضعیت دبیر و دبیرخانه چهل و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر» که توسط خبرنگاران مختلف مطرح میشد و جملگی با سکوت «فریدزاده» پاسخ داده میشد!
سوای نظر از حاشیههای پیرامونی رفت و آمد «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» و «رئیس سازمان سینمایی» و همچنین چند مسئول دیگر حال و آینده سازمان سینمایی به محل برگزاری «جشنواره چهل و یکم» ؛ آنچه که پنجمین و به نوعی آخرین روز از برگزاری این جشنواره به چشم آمد؛ جمعبندی کلیت محتوای تولیدات عرضه شده در بخشهای مختلف از «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» بود. تولیداتی که اگر در مجموع آنها با آثار خوب و موجه و دغدغهمندی روبرو میباشیم؛ اما در مجموع و در ترکیب کلی خود با چند مولفه اساسی در منظر تحلیلگران این دوره از جشنواره مورد تحلیل واقع میشود. ترکیبی ویژه که شاید نخستین و مهمترین از آنها را بتوان در پیگیری انگارههای «شمنیسم» (Shamanism) و حقنه مبانی «شَمَنباوری» در عمق وجود مخاطب مسلمان ایرانی مورد ارزیابی قرار داد.
پُرواضح است که این گونه تمرکز بخش گستردگی از تولیدات «فیلم کوتاه» بر حقنه مبانی «شَمَنباوری» اتفاقی نامبارک و البته بسیار مشکوکی است که در پس خود منتج به ترویج باورهای «شیطان پرستی» (Satanism) در جامعه خواهد شد. اتفاقی که عموما در این قبیل تولیدات عرضه شده در «جشنواره چهل و یکم» با تصویرسازیهای خاص و تلفیق التقاطی آن با ویژگیهای ملموس و قابل دسترسی در «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» و بالاخص موضوع «جنیان» صورت پذیرفت و در اکثریت آثار دلهرهآور و معمایی و فانتزی قابل مشاهده بود. آثاری که در آینده میتواند حجم تولیدات شیطانپرستانهای همچون فیلم کوتاه «شلال» را فزونی بخشد.
اما در کنار پیگیری انگارههای «شمنیسم» ، سوق مخاطبان به باورهای رایج «ناتورالیسم» (Naturalism) و استفاده از ابزارهای بصری برای حقنه مبانی «طبیعتگرایی» در عمق جان مخاطبان آثار از دیگر موضوعات برجسته در طیف ویژهای از آثار عرضه شده در این دوره «جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» بود. اتفاقی که بیش از هر چیز تکمیل کننده چرخه تولید آثار نمایشی بر مدار باورهای «داروینیستی» (Darwinism) قلمداد میشود و زمینههای التقاط فکری مخاطب مسلمان ایرانی و کشانده شدن به وادی «داروینگرایی» را گستردهتر میسازد.
البته همانگونه که پیش از این هم بیان شد؛ این همه به معنی نادیدهانگاری معدود آثار موجه و نسبتا خوب در «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» نبوده و باید توجه داشت که این همه بیش از هر چیز محصول اصلاح روش مدیریتی دهه ۹۰ هجری شمسی و تغییر رویکرد «انجمن سینمای جوانان ایران» به واسطه تمرکز بر «ژانر» (Genre) است. یک «راهبرد کوتاهمدت» موجه و خوبی که میتوانست بر بستر یک «چشمانداز کلان» و با تعریف «میشن و ویژن» (mission & vision) مشخص، وضعیت آشفته تولیدات فیلم کوتاه را از غلبه و احاطه تک «ژانر فلاکت» و سیطره «تولیدات سیاه اجتماعی» نجات دهد. اما حالا به سبب فقدان یک «راهبرد بلندمدت»، به آفتی مبدل گردیده که فقط اسباب خلاصی موقتی عرصه فیلم کوتاه را از ظاهر «ژانر مُردگی» پدید آورده است! اتفاقی که با همین شیب حرکت، در آینده میتواند بسیار «نامبارک» و حتی به عنوان مصداقی از «خیانت فرهنگی» تلقی شود. خیانتی که به سهولت میتواند عرصه تولیدات فیلم کوتاه را در گونههای مختلف و در ژانرهای گوناگون به جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن» و غلبه انگارههای «شمنیسم» و سوق مخاطبان به باورهای «ناتورالیسم» و حقنه «نسبیتانگاری اخلاقی» و پیروی از الگویهای غربی «فمینیسم» و … مبدل سازد و مخاطبان داخلی و خارجی «فیلم کوتاه ایران» را با تولیدات متنوعی مواجه نماید که میخواهد مخاطب خود را به «پوچگرایی» و اصالت «نیهیلیسم» (Nihilism) باورمند ساخته و از این روش او را به «اصالت لذت» معتقد و به وادی «شهوتگرایی» و «هدونیسم» (Hedonism) رهنمون سازد.
البته فاصلهگرفتن گسترده از مبانی عقیدتی و آرمانهای انقلاب اسلامی تنها وجه غالب بر تولیدات عرضه شده در «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» نبود و تقریبا اکثریت به اتفاق آثار و تولیدات عرضه شده در این دوره از جشنواره دچار تناقضات بصری ویژهای بود. تناقضاتی که عموما از کارکرد متعارض گونه با «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» برخوردار میباشد و در صورت حجاب و پوشش بازیگران زن و مرد و پذیرش روابط آزاد شخصیتها و … خود نمایی نمود و در اغلب آثار به نمایش گذاشته شده در این دوره از «جشنواره فیلم کوتاه تهران» قابل مشاهده میباشد.
پس اگر چه مصادیق این تعارضات بسیار زیاد است؛ اما در لایههای خُرد این تعارض آشکار با «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» میتوان به پدیده رایج «سیگار کشیدن» و به نوعی دودی بودن اکثریبت حتی قریب به اتفاق آثار به نمایش گذاشته شده در این دوره از «جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» اشاره نمود. فیلمهای کوتاهی با درجه دود و غلظت «سیگارکشیدن» کم و یا زیاد کاراکترهای اصلی و فرعی در مقابل دوربین، که حالا مرور گستردگی آنها در مجموع آثار راهیافته به بخشهای مختلف جشنواره، اتفاقی به شدت نگران کننده را پدید آورده است. با این همه شاید لازم باشد تا از متولیان عرصه «نظارت و ارزشیابی فیلم کوتاه» تقدیر نمود که به همین سطح بسنده نموده و مانع اپیدمی و گسترش نمایش «مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی» در تولیدات «فیلم کوتاه» شدهاند!
در پایان این سلسله از یادداشتهای روزانه که با عنوان «خاطرات درون خانوادگی جشنواره فیلم کوتاه چهل و یکم» به محضر شما مخاطبان گرامی «سینماپرس» تقدیم شد؛ بار دیگر باید بر این مهم تاکید نمود که افتادن «فیلم کوتاه» به وادی «ژانر» (Genre) و برخورداری تولیدات از گونهها و سبکهای مختلف سینمایی، همچنان میتواند به عنوان یک اقدام مثبت و یک رویکرد صحیح مدیریتی تلقی گردد؛ البته مشروط بر آنکه این اقدام در راستا و مبتنی بر یک «اکشن پلن» (Action Plan) دقیق و منضبط صورت پذیرفته باشد. نقشه راه دقیق و مشخصی که بر اساس آن «مدیریت فرهنگی کشور» با یک هدفگذاری هوشمندانه به دنبال عمق بخشیدن به تولیدات سینمایی در راستای توجه حداکثری به «هنجارهای ملی و دینی» و حرکت بر مدار «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» باشند و در این مسیر دفاتر مختلف «انجمن سینمای جوانان ایران» در مناطق مختلف کشور را با خود همگرا و همراه سازند. در غیر این صورت صرف تمرکز بر تولید آثار در گونههای مختلف و دستاوردپنداری اصل «تنوع ژانر در فیلم کوتاه» قطعا یک «خطای راهبردی» و «اشتباه استراتژیک» است. خطایی که حالا با مرور تولیدات عرضه شده در «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» بخشی از ابعاد مخرب خود را ظاهر ساخته است. خطایی که عدم اصلاح فوری آن موجب ایجاد آسیبهای جبرانناپذیری خواهد شد و مشخصا «فیلم کوتاه تهران» را مملو از تولیداتی متنوع و متکثر در هجمه به «انقلاب اسلامی» و «حاکمیت نظام جمهوری اسلامی» خواهد نمود!