درو بریمور در برنامه زنده اکستنشن موی خود را باز کرد و از علائم پیش یائسگی پرده برداشت
درو بریمور در برنامه تاک‌شوی خود در شبکه ABC، در طی گفت‌وگویی صمیمانه با پاملا اندرسون درباره پذیرش زیبایی طبیعی، با جسارت اکستنشن‌های موی خود را درآورد.
این مجری ۴۹ ساله در میان گفت‌وگو با مدل سابق پلی‌بوی، مکالمه را متوقف کرد و اکستنشن را از سر خود باز کرد.
درو پس از آنکه تکه مو را درآورد و به آن طرف استودیو پرت کرد، توضیح داد که به خاطر علائم پیش از یائسگی از اکستنشن مو استفاده می کند. او گفت:
ببخشید، اگر قرار است واقعاً صادق باشیم.
سپس صحبت پاملا را قطع کرد و شروع به باز کردن گیره‌های اکستنشن کرد.
پاملا در واکنش به این کار درو گفت:
خدای من، این فوق‌العاده است. بله، درست می‌گی. رهاش کن. تو نیازی به اون نداری.
درو سپس توضیح داد:
یکی دیگر از علائم پیش از یائسگی این است که شروع به از دست دادن موهایت می‌کنی.
پاملا در جواب گفت:
تو موهای پرپشتی داری، موهات زیباست.
و درو پاسخ داد:
خوبه. بد نیست.
درو اخیراً به صراحت درباره تجربه علائم پیش از یائسگی صحبت کرده است.
او در ماه فوریه اعلام کرد که سفیر برند مکمل‌های روزانه دکتر کلیان برای پیش‌یائسگی و یائسگی شده است. درو زیر پست خود گفت:
آره، همون اسمشو نبر ترسناک که نباید ازش شرمنده باشیم، چون همه زنان یائسگی را تجربه خواهند کرد!
افزایش وزن هورمونی، گرگرفتگی، بی‌خوابی، خستگی، تغییرات خلق و خو… . تو تنها نیستی و وقتی بدنت شروع به تغییر می‌کنه، نباید احساس ناتوانی کنی.
در قسمت روز سه‌شنبه برنامه «درو بریمور شو»، درو، مهمانانش و تمام مخاطبان استودیو، به احترام پاملا که مروج زیبایی طبیعی است، بدون آرایش حضور داشتند.
همچنین ستاره فیلم ET در این قسمت، با جیلین اندرسون و گیل کینگ درباره پیری صحبت کرد.
در این گفت‌وگو، پاملا توضیح داد که چه چیزی او را به سمت زندگی بدون آرایش سوق داده است.
خب، در هفته مُد پاریس با خودم گفتم که من فقط برای یک نمایش مُد می‌روم، نیازی ندارم که با کسی رقابت کنم.
مثل اینکه، چرا باید سه ساعت را روی یک صندلی آرایش تلف کنم، وقتی که این لباس زیبای ویوین وست‌وود را دارم و فکر نمی‌کردم که کسی حتی متوجه بشه.
وقتی مردم شروع به صحبت با من کردند و به این موضوع اشاره کردند، با خودم فکر کردم، خب، این پیام خیلی خوبی است که واقعاً همه چیز را کنار بذارم و دوباره بفهمم که کی هستم.
می‌خواستم به یاد بیارم که کی بودم. متوجه شدم که تمام عمر نقش بازی کردم. همیشه می‌خواستم… می‌دونی، وقتی بچه بودم به شدت خجالتی بودم. اما نمی‌خواستم دیگه خجالتی باشم.
پاملا گفت که در سال‌های اخیر متوجه شده که از خودش دور شده است.
در این زمان بود که به خانه‌ام برگشتم و شروع به کاشتن چیزهایی در باغم کردم و دوباره به طبیعت برگشتم.
ملک مادربزرگم را خریدم و آن را بازسازی کردم و همه چیز را از نو شروع کردم. تصمیم گرفتم که دیگر آرایش نکنم و سپس متوجه شدم که در نقش خودم احساس فوق‌العاده‌ای دارم.
احساس می‌کنم قدرت بیشتری دارم و آزاد هستم و دوباره برای زندگی هیجان‌زده‌ام.
