5 کارگردان زن نامدار سینمای ایران + عکس
زنان نیمی از جمعیت کل دنیا را تشکیل میدهند. چه بسا هر کدام از آنها خواسته یا ناخواسته خالق داستانهای شنیدنی هستند که نیازمند دیده شدن دارد. داستانهایی که نه فقط در ایران بلکه در هرجای دنیا توسط آنها روایت شده و توسط زنان دیگری ساخته شده است.
در سینمای ایران زنانی هستند که قلم خاص خودشان را دارند و راوی این روایتها میشوند. در این مطلب قصد داریم پنج روایتگر موفق ایرانی را که داستانهایی مادرانه را ساختهاند بررسی کنیم و با آنها بیشتر آشنا شویم.
1. رخشان بنی اعتماد
متولد: چهاردهم فروردین ماه 1333
سال فعالیت: 1353 تا کنون
سمت: کارگردان، مستند ساز، تهیه کننده، کارآفرین، فیلمنامه نویس
مدرک: کارگردانی سینما در دانشکده هنرهای دراماتیک
رخشان بنی اعتماد نیز همانند بسیاری از کارگردانهای بزرگ کار خود را با فیلمهای کوتاه آغاز کرد. اما این فیلمها عمدتا مستند بوده و حول محور داستانهای واقعی ساخته میشدند.
فعالیت حرفهای و اصلی او از سال 1366 با کارگردانی فیلم خارج از محدوده آغاز شد. پیش از این فعالیت خود را در سینما تحت عنوان منشی صحنه برای فیلمهای «گلهای داوودی» و «آفتاب نشینها» شروع کرده بود. رخشان بنی اعتماد مادر باران کوثری نیز هست که این موضوع توانسته او را به یکی از بازیگران باسواد سینمای ایران نیز تبدیل کند.
جوایز جذابی در کارنامه هنری رخشان بنی اعتماد وجود دارد مثل بهترین کارگردان در دهمین جشنواره فیلم فجر، جایزه فیپرشی سی و ششمین جشنواره بینالمللی فیلم تسالونیکی ۱۹۹۵، نامزد پلنگ طلایی و برنده پلنگ برنزی جشنواره فیلم لوکارنو، جایزه ویژه و جایزه فیپرشی جشنواره بینالمللی فیلم مونترال، جایزه تماشاگران جشنواره فیلم تورین را در سال ۲۰۰۱ و …
گفتنی است، رخشان بنی اعتماد جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره آسیا پاسیفیک خود را در همان سال برای ساختن خانه مهر که خانهای امن برای زنان بی سرپناه تهرانی بود به حراج گذاشت. فعالیت های سیاسی او در سالهای 98 و 1401، کارنامه بسیار خواندنی برای ما باقی گذاشته است.
2. مرضیه برومند
متولد: هفدهم خرداد ماه 1330
سال فعالیت: 1347 تا کنون
سمت: کارگردان، نویسنده، عروسک گردان، صداپیشه، بازیگر
مدرک: لیسانس هنرهای نمایشی دانشگاه تهران
کودکی همه ما جوانان دهه شصت به بعد مدیون زحمات خانواده برومند، مخصوصا بانو مرضیه برومند است. زن که با ایده و خلاقیتهای تازه خود همواره باعث شادابی ما در دوران کودکی میشد و اجازه نمیداد دنیای کودکی برایمان به تلخی اتفاقات بیرون از جعبه جادویی باشد. مرضیه سادات برومند در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد. خواهران او یعنی احترام و راضیه برومند نیز از هنرمندان فقید کشورمان هستند.
او نه فقط کارگردان آثاری مثل شهر موشها بلکه خالق فیلمها و تئاترهای متعدد دیگری هم بود که دوران کودکی ما را به یکی از شیرینترین بخشهای زندگیمان تبدیل کرده بود. او مدتی در سال 1402 مدیرعامل خانه سینما بود که به درخواست خودش در مهر ماه همان سال استعفا داد.
او شاید فیلم سینمایی بزرگسالانهای در کارنامهاش نداشت که مخاطب عام را تحت تاثیر قرار دهد اما ساختههایش برای کودکان به قدری جذاب و دوست داشتنی بود که میتوانست بزرگسالان را نیز درگیر کند. چنان که بعد از سی سال از پخش شهر موشهای یک، اکثر مخاطبان سری دوم آن همان دهه شصتیهایی بودند که با سری اول خاطره داشتند.
همه ما از اهمیت محتوایی که کودکان باید تماشا کنند خبر داریم. مرضیه برومند با روانشناسی بسیار درستی داستان فیلمهای خود را نگارش میکرد. به طوری که برای کودکان در هر نوع جامعهای و در هر برهه از زمان جذاب و خلاقانه به نظر بیاید.
3. تهمینه میلانی
متولد: پانزدهم شهریور 1339
سال فعالیت: 1358 تا کنون
سمت: کارگردان، نویسنده، معمار و نویسنده
مدرک: معماری از دانشگاه علم و صنعت تهران
تهمینه میلانی، کارگردان مورد علاقهای نویسنده این مطلب، یک سر و هزار سوداست. او من جمله کسانی است که هر نوجوان عاشق سینمایی را وسوسه میکند تا با او گفت و شنودی داشته باشد یا حتی بخواهد مثل او رفتار کند.
تهمینه میلانی متولد تبریز است. پس از چند سال زندگی در آنجا همراه با خانواده به تهران مهاجرت کردند. او تحصیل خود را در مقطع دبیرستان در همانجا ادامه داد و به دانشگاه رفت. فعالیتش در سینما با دستیار و منشی صحنه بودن شروع شد اما کسی گمان نمیکرد فیلمهای که در آینده میسازد برای او دردسرساز باشد.
او از همان ابتدا فیلمهایی میساخت که محوریت آنها بانوان بودند. زنان آسیب دیدهای که روایت داستانهای غم انگیز و البته آموزنده برای سایر دختران و زنان ایرانی بودند. میلانی همواره قصد داشت داستان را از دل واقعیتهای زندگی مردم بیرون بکشد و به چیزی برسد که به راحتی در جامع بتوانیم آن را لمس کنیم.
بهتر است برای درک خلاقیت او این موضوع را بدانید که در سال 1379 بعد از به نمایش درآمدن فیلم نیمه پنهان به مدت بیست روز دستگیر و در زندان اوین بازداشت شد. حتما شما فیلم «تسویه حساب» او را دیدهاید. ایده ای فیلم از میان زنان همان زندان بیرون آمد. با توجه به فشارهایی که بعد از این ماجرا تحمل میکرد اما حاضر به تغییر نشد و فیلمهای جنجالی بعدی خود را شروع کرد. تهمینه میلانی کمک شایانی به شناخت زنان آسیب دیده جامعه کرد.
4. پوران درخشنده
متولد: هفتم فروردین 1330
شروع فعالیت: 1365 تا کنون
سمت: کارگردان، نویسنده، تهیه کننده
مدرک: کارگردانی دانشگاه صدا و سیما
اصالت پوران درخشنده به کردستان بر میگردد. جایی که صنایع دستی و تاریخ بسیار زیبایی دارد. او در کارنامه خود مستندهای گوناگونی در مورد این موضوعات دارد که نشأت گرفته از حوادث و تاریخ آنجاست. همچنین مستندهای اقتصادی و فرهنگی او نیز مربوط به صنایع دستی و هنر کردستان است.
کارگردانی که مستند میسازد میتواند آثار سینمایی خود را واقعی و عینی نشان دهد. اتفاقی که توانست با قلم او همراه شده و آثار درخشانی را در سینمای ایران به جا بگذارد. قبل از هر چیزی باید بدانیم که او بسیار روانشناسانه داستانهای خود را انتخاب میکند. همین موضوع باعث شد هر کدام از آثارش به طور شگفت انگیزی مورد توجه روانشناسان در ایران قرار گیرد و درس بزرگ تربیتی به والدین بدهد. دو فیلم مهم اخیر او یعنی « ملی و راههای نرفتهاش» و «زیر سقف دودی» توجه بسیاری از خانمها را به ازدواج و مسائل این چنین جلب کرد.
شاید دیدن فیلمهای او کمی ترس به جان شما بیاندازد اما بی شک چشم و گوشتان را در انتخابهای مهم زندگیتان باز خواهد کرد.
5. نرگس آبیار
متولد: 6 اسفند 1350
شروع فعالیت: 1376 تا کنون
سمت: کارگردان، نویسنده، فیلمنامه نویس
مدرک: دانش آموخته زبان فارسی
نرگس آبیار ظاهر بسیار قدرتمندی دارد. حتی اگر این حس را از چهره و ظاهرش دریافت نکنید، قطعا از نوع سبک فیلم سازی او متوجه خواهید شد. نرگس آبیار در کارنامه کارگردانی فیلمهای بسیار سختی دارد. فیلمهایی با داستانهای جنایی و سخت که از لطافتهای زنانه دور شده و به واقعیتهای سنگین و آزار دهنده جنگ و اجتماع باز میگردد.
چیزی که ما از فیلمهای او متوجه میشویم جسارتی است که برای انتخاب کارهایش استفاده میکند. کنجکاوی او برای جست و جوی داستانهای پنهان زنانه وقایع تاریخی، توانست اثر شوکه کنندهای به نام «شبی که ماه کامل شد» را بیآفریند. البته این جسارتها مردانه نیست و کاملا در احساسات زنانه شناور است. مادرانگی داستان «شیار 143» و کودکی آشنای دختران دهه 50 و 60 در «نفس» بسیار لطیف و زنانه پردازش شده است.
مصیبتهای زنان در فیلمهای آبیار همواره یادآور ظلمی است که به زنان اجتماع ما میشود.