مجله خبری و سرگرمی نایس موزیک‌

معنی بشرویه در دیکشنری فارسی چیست؟

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق بشرویه در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.

بشرویه در دانشنامه آزاد فارسی:

بشرویه. [ ب ُ رَ وَ ]( اِخ ) نام جماعتی است. ( منتهی الارب ) ( از سمعانی ).


بشرویه. [ ب ِ رَ وَ ] ( اِخ ) ابراهیم بن احمدبن بشرویه بخاری از عالمان بود. رجوع به تاج العروس شود.


بشرویه. [ ب ِ رَ وَ ] ( اِخ ) ابونعیم بشرویه بن محمدبن ابراهیم معقلی. امیر نیشابور بود. وی از بشربن احمد اسفراینی روایت دارد. رجوع به تاج العروس شود.


بشرویه. [ ب ِ رَ وَ ] ( اِخ ) احمدبن اسحاق بن عبداﷲ محمدبن بشرویه. از عالمان بود. رجوع به تاج العروس شود.


بشرویه. [ ب ِرَ وَ ] ( اِخ ) علی بن حسن بن بشرویه خجندی. شیخ فنجارو صاحب تاریخ بخارا بود. رجوع به تاج العروس شود.


بشرویه. [ ب ُ ی َ ] ( اِخ ) یکی از بخشهای سه گانه شهرستان فردوس و محدود بحدود زیر است : از شمال به کویر لوت و بخش سردسکن از شهرستان کاشمر. از طرف باختر بخش طبس از جانب جنوب به دهستان ویهوک و جاده عمومی فردوس به طبس. از سوی خاور به فردوس و از هفت دهستان زیرتشکیل شده است : دهستان مرکزی ، کرند، ارسک ، اصفاک ، مورستان ، رقه ، نیگنان و جمع قرای آن 118 آبادی بزرگ وکوچک و جمعیت آن 9569 تن باشد. آب آن از دامنه ارتفاعات باختری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).


بشرویه. [ ب ُ ی َ ] ( اِخ ) قصبه مرکز بخش با چهار هزار تن جمعیت. آب از قنات. محصول آنجا غلات ، پنبه ، ارزن ، ابریشم. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).


بشرویه. [ ب ُ ی َ ] ( اِخ ) مرکز دهستان ، از پنج آبادی تشکیل شده و 418 تن جمعیت دارد. آب از قنات. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).


بشرویه. [ ب ُ ی َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان پایین ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه با 162 تن سکنه. آب از قنات. محصول آنجا غلات ، پنبه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

نوشته معنی بشرویه در دیکشنری فارسی چیست؟ اولین بار در انتخاب روز. پدیدار شد.

مطالب مشابه را ببینید!