آه ای ماه ؛ مرو به سوی صبح
در عرش این فرش بمان امشب
مرو ای ماهتاب ؛ صبح نباید برخیزد
صبح زیبا نیست
آفتاب طلایه های خونین با خود می آورد
چشمان حریص به رنگ مس و زر می آورد
ای ماه هوشیار باش ؛ ظهر فردا سوزان است
جن و انس می ایستند ؛ به تماشای این محشر
از سوی آسمان شراره های آتش خواهد بارید
ای ماه تو که در طول شب بر زمین حاکمی
نمی نگری ارتش سرخ را
نمیشنوی صدای رقص و آواز کوفیان را
بوی تیغه های تیز آب شده چطور ؛ به مشامت نمیرسد
خیمه های خاموش را چه
مردمان گریزان از خیمه ها به سوی ناکجا
تو که راز فردا را میدانی ؛ پس بشکن نظم نامرد طبیعت را
فردا یار اندک و دشمن بسیار ؛ دست بر زمین و مشک بر دندان
اینطرف گریه نوزاد بی زبان خشک دهان
آنطرف ؛ شمشیر به بطن شیر ژیان
آه از تیرهای بی امان
بر دست و پای منجی لب های بی جان
زجه مظلومانه ای که سنگ را میکند خاک
فریاده ؛ بزن بر قلب بزن بر مشک هرگز
Ni3music/نایس موزیک
آه ای ماه ؛ در آسمان بمان
بگذار تیره باشد فردای این صحرای خونین
تا نبیند کسی آتشی که بر جان خیمه ها میوفتد
نبیند دست یاری تبدیل به دشنه ای زهرآگین گشت
بگذار خواب باشند تمام عالم تا نشنوند ؛ صدای شیون زنان را
گوش فرا ندهند به فریاد ؛ هل من ناصر الینصرنی
بگذار خاموش باشد جهان تا نفهمد ؛ چه سرهایی بالای نیزه میرود
فردا کشتی نجات به گل مینشیند ؛ بگذار خاموش باشند ، خاموش
شب فردا جامه ات به رنگ خون است ؛ ماهی خونین ، ماه خونین