چشمانِ تو پیدا شد ، آن لحظه چه زیبا شد
با دیدن تو ای یار ، در ثانیه غوغا شد
عاشق شدم و ای وای
لبخند تو گل داد و ، یک حادثه رخ داد و
با دیدن تو ای یار ، دل به تپش افتاد و
عاشق شدم و ای وای
ایناهاش عزیزِ جونم ، ایناهاش یکی یه دونم
ایناهاش کسی که کم کم ، میدونه واسه اش دیوونه لم
ایناهاش چشای نابش ، می دونم چیه جوابش
می دونه من دیوونه ، شب و روز همش می خوامش
همه ی دار و ندارم ، بهانه را کم کن
بمان و درکم کن ، بمان و درکم کن
بهتر از ماهیِ و خورشید ، تو را دگر ای یار
نمی شود کم خواست ، نمی شود کم دید
تو خودت تمامِ عشقی ، کسی نمی داند
که جز تو در قلبم ، کسی نمی ماند
آخرش قسمت من شد
چه دلنشین عشقی ، کسی چه می داند
تو بهترین عشقی