♬ با توام راه شناس شب مه آلودم ♬
♬ او که میرفت سفر گم بشود من بودم ♬
♬ وای بر او که قمارش طلبد جانش را ♬
♬ بشنود ساده خریدند رفیقانش را ♬
♬ وای بر آتش حقی که به دارش بکشند ♬
♬ آشنایان سنگ در کف انتظارش بکشند ♬
♬ با توام وارث تنهایی و آوارگیم ♬
♬ شاهدت میگیرم بر همه ی زندگیم ♬
♬ وای بر اوج عقابی به به یک سنگ گسیخت ♬
♬ لاک پشتی که از این جنگل سوزان نگریخت ♬
♬ وای بر او که شود قاتل بیچاره ی خود ♬
♬ بشنود وصله ی تهمت ز جگرپاره ی خود ♬
♬♬♬♬♬♬♬♬
♬ با توام راوی گنجشک دل کوچک من ♬
♬ ماه تسخیر شده خفته بر پیچک من ♬
♬ وای بر ما که در این دور تسلسل دردیم ♬
♬ بت چو بشکست دور تبری میگردیم ♬
♬ شکوه از زخم تبر شیوه ی اجدادی ماست ♬
♬ غم آزادگی ما همه ی شادی ماست ♬
♬ با توام درنای خندیده به فرصت های کوچ ♬
♬ بی هراس خیره سر رسته ز خواهش های پوچ ♬
♬ وای بر اوج عقابی به به یک سنگ گسیخت ♬
♬ لاک پشتی که از این جنگل سوزان نگریخت ♬
♬ وای بر او که شود قاتل بیچاره ی خود ♬
♬ بشنود وصله ی تهمت ز جگرپاره ی خود ♬