می ز دستم چون نریزد هوش بردی از سرم
هر چه دارم میدهم یک باره نازت می خرم
فرق مستی مدامه ما و خمر دوستان
هیچ نبود جز خرامان نگاره در برم
می ز دستم چون نریزد هوش بردی از سرم
هر چه دارم میدهم یک باره نازت می خرم
فرق مستی مدامه ما و خمر دوستان
هیچ نبود جز خرامان نگاره در برم
گر پریشان میشود هر صبح جمع خاطرم
من چرا در فکر راه و رسم شام آخرم
می زه دستم چون نریزد هوش بردی از سرم
هر چه دارم می دهم یک باره نازت میخرم
می ز دستم چون نریزد هوش بردی از سرم
هرچه دارم میدهم یکباره نازت می خرم
نایس موزیک / Ni3music
محتسب را گو بخسب و مدعی را گو خموش
محتسب را گو بخسب و مدعی را گو خموش
هر چه در بازار خوانند و شنیدند از برم
هرچه در بازار خوانند و شنیدند از برم
امشب از دالان حرفم گر تو رخصت میدهی
هدیه ی چشم خمارت صد غزل می آورم
هدیه چشم خمارت ۱۰۰ غزل می آورم
هدیه چشمه خمارت صد غزل می آورم
می ز دستم چون نریزد هوش بردی از سرم
هرچه دارم می دهم یکباره نازت می خرم