یه قهوه تو دستم هنوز پایت هستم
بااینکه ازت بریدم واز کارات خستم
قفلی رو خاطره هاتم تویی که دادی به بادم
روزای سختی داشتمو نرسیدی به دادم
دوباره شب شد و تو کافه 40
دوباره یاد اینکه چطور دادم دل
به تو که همه دنیام شده بود فکر
به تو که گیر میدادی هی به من ی تک
دوباره شب شد و تو کافه 40
دوباره یاد اینکه چطور دادم دل
به تو که همه دنیام شده بود فکر
به تو که گیر میدادی هی به من ی تک
حال من خوب نی اصا شدم یه ادم دپرس
یه ردی یه عصبی که همش داره استرس
دیگه از همه چی بریده و روی عاشقی کشیده یه خط قرمز
دوباره شب شد و تو کافه 40
دوباره یاد اینکه چطور دادم دل
به تو که همه دنیام شده بود فکر
به تو که گیر میدادی هی به من ی تک
دوباره شب شد و تو کافه 40
دوباره یاد اینکه چطور دادم دل
به تو که همه دنیام شده بود فکر
به تو که گیر میدادی هی به من ی تک