برای من که دلتنگم همیشه
به جز تو هیچکسی همدم نمیشه
هنوزم چیزی جز هرم نفسهات
واسه من مرهم دردم نمیشه
کنار تو دلم نزدیک هر دم
به رویای گل و لبخند وشادی
یه احساس خوشی من از تو دارم
به دور از حس بی مرز ارادی
بیا با من بگو از لمس فردا
از حس پرسه تو بارون ورویا
از عشقی که برامون جاده میشه
به سمت لحظه های ناب دنیا
بیا با من بگو از کوچ اندوه
از آواز پر از حس رهایی
رها کن قلبتو از بغض کهنه
بیا با من بگو از همصدایی
شب دلشوره باز رو به  سقوط
تو که میخندی و اروم میگیرم
تب دلواپسی با تو قشنگه
واسه من که تو اون چشات اسیرم
بدون تو هوا دلگیر انگار
نه پرواز خیال نه اوج خنده
دوباره میشکنه توسینه قلبم
شبیه قلب زخمی پرنده